شما براي اين مرز و بوم رقم زدهايد.
خالصانه آمدهايم تا زيارتتان كنيم و با دلهاي خسته اما اميدوار، خدا را در اين مكان اهورايي با بغضهاي شكسته فرا بخوانيم و بگوييم كه شهدا! ما شما را فراموش نكردهايم... اصلاً مگر حماسه، شهادت، هويزه، طلائيه، بستان، صداي غرش توپها، حسين فهميدهها و باكريها، چمرانها، آوينيها و ... فراموش شدني هستند؟
نه، ما آمديم تا بگوييم كه شما در روح و باطن ما جاي داريد. آمدهايم تا بگوييم هان اي عاشوراييان! عاشورايي ديگر در پيش است. آمده ايم تا هوار بزنيم: هاي اي شهدا، راه شما، انديشه شما و تفكر شما در روح و روان جامعه ايراني جاي دارد.
اي شهداي گمنام و اي غلطيدهشدگان در سربهاي سرد و سنگين كه به عشق مام ميهن و انقلاب و اسلام، سر بر سوداي عشق گذاشتيد.. اينجا كجاست؟ ما كيستيم... شما كه بوديد؟ و كجاييد؟ بر مزار كدامتان بگرييم كه بغض امان نميدهد، بگرييم، گريه مگر دوا كند ... ميگرييم اما زهي تاسف كه گريه نيز دوا نميكند ... كاش كه در ِشهادت باز بود و ...