سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه را دانش نیست، هدایت نیست . [امام علی علیه السلام]

....راهی

Powerd by: Parsiblog ® team.
داستان سنگ و چوپان(چهارشنبه 88 اسفند 12 ساعت 11:47 عصر )

با بزرگی صحبت میکردم و چون بحث داغ این ابام بحث دستگیری ریگی است به همین مناسبت چند دقیقه از وقتمان را که میشد برای مباحث بهتری صرف کرد صرف این بحث شد.

اینکه بزرگان گفته اند با بالاتر از خودتان بنشینید و برخیزید حکمتش همینه که چون بالاتر از ماست دستمان را میگیرد و بالا میکشد و البته وای به حال اون کسانی که دوستانشون مثل غل و زنجیر به پاهاشون میچسبند و در قهقرا نگهشون میدارند......بگذریم ایشان داستان ریگی را اینطور تاویل و تفسیر میکردندکه:

چوپانی داشت در دهستان از کوچه ای عبور میکرد و در دستش یک کیسه ای بود هر بیننده ای میانگاشت که آن خالی است.

سگی دوان دوان به طرف چوپان یورش برد و همه انگاشتند که الان است که پایی ،دستی ....از چوپان را گاز بگیرد و بدرد که چوپان با همان گونی خالی بر سر سگ کوفت.

سگ ناله کنان و زوزه کشان و عو عو کنان به سرعت فرا کرد و همگان متحیر شدند که گونی خالی با سگ چه کرد که اینچنین گریخت که اها نکته ای فرمود:

در گونی چیزی بود که فقط سگ و چوپان میدانند.

داستان ریگی هم همین است و آن کسی که باید بفهمد چه شد خودش فهمید و این ظفر بزرگ اطلاعاتی را فقط ایران فهمید و آمریکا و اسراییل و البته بدبخت ریگی که در داستان ما نقش سگ را داشت.

القصه.....



  • کلمات کلیدی :
  • » داوود صالحی
    »» عنایت دوستان( نظر)


    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    ساحت عشق
    جمع‏بندی نگاه آقا درباره سوریه و زیرکانه ترین جمله رهبر انقلاب
    کتابی که طلبه ام کرد!
    یادداشتهایی از سفر به سرزمین یار قسمت سوم
    گریه کن سرباز
    یادداشتهایی از سفر به دیار یار
    خاطرات متفاوتی از حضرت آیة الله العظمی بهجت(ره)
    به بهانه ورود حضرت نور به قم
    شرط آیت الله سید کاظم حائری برای دیدار با آقا
    [عناوین آرشیوشده]