سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بردبار نیستى خود را به بردبارى وادار چه کم است کسى که خود را همانند مردمى کند و از جمله آنان نشود . [نهج البلاغه]

....راهی

Powerd by: Parsiblog ® team.
ویژگیهای دوست واقعی در شرح حدیثی از امام صادق (ع)(دوشنبه 89 دی 20 ساعت 7:36 عصر )
در درس خارج فقه امروز حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، حدیثی از حضرت امام جعفرصادق (ع) بیان و «ویژگی‌های دوست واقعی» با توجه به این حدیث، شرح شد.

 شرح حدیثی از حضرت امام جعفر صادق (ع) توسط مقام معظم رهبری در جلسه درس خارج فقه در تاریخ 20 دی‌ماه 89 (پنجم صفر 1432) بیان شد که به شرح زیر است:

«الإمامُ الصّادقُ علیه‌السلام: لاتَکونُ الصَّداقَةُ إلّا بِحُدُودِها فَمَن کانَت فیهِ هذهِ الحُدودُ أو شَی‌ءٌ منْها فَانْسِبْهُ اِلى الصَّداقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فیهِ شَىء وإلّا فلا تَنسِبْهُ إلى‌ شَی‌ءٍ مِن الصَّداقَةِ فَأوَّلُها أن تکونَ سَرِیرَتُهُ ‌و عَلانِیَتُهُ ‌لکَ واحِدَةً والثانیةُ أن یَرى‌ زَینَکَ زَینَهُ وشَینَکَ شَینَهُ والثالثةُ أن لا تُغَیِّرَهُ علَیکَ وِلایَةٌ ولا مالٌ والرابعةُ لا یَمنَعُکَ شَیئاً تَنالُهُ مَقدُرَتُهُ والخامسةُ وهی تَجمَعُ‌هذهِ الخِصالَ أن لا یُسلِمَکَ عِندَ النَّکَباتِ.» (شافی، ص 651)
فى الکافى، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «لا تکون الصّداقة الاّ بحدودها». صداقت (1) مرزهائى دارد که اگر این خطوط اصلى و این مرزها وجود داشت، صداقتى که آثار فراوان شرعى و برادرى شرعى بر آن مترتب است، مترتب خواهد شد؛ والاّ نه. «فمن کانت فیه هذه الحدود او شى‌ء منها فانسبه الى الصّداقة». حالا اگر همه حدود هم نبود، بعضى از این خطوط و مرزها باید باشد تا صداقت صدق کند.
«و من لم یکن فیه شى‌ء منها فلا تنسبه الى شى‌ء من الصّداقة فأوّلها ان تکون سریرته و علانیته لک واحدة». اول این است که ظاهر و باطنش با تو یکسان باشد. اینجور نباشد که در ظاهر اظهار دوستى کند، [اما] در باطن با تو دشمن باشد؛ یا اینکه دوست نباشد حداقل خیر تو را نخواهد. این اولین شرط صداقت است.
«و الثّانیة ان یرى زینک زینه و شینک شینه»؛ [دوم اینکه] آنچه را که زینت توست، زینت خود بداند؛ آنچه عیب توست، عیب خود بداند. اگر شما به مقام علمى دست پیدا می‌کنید، یا یک کار برجسته‌اى می‌کنید که زینت براى شماست، این را براى خودش زینت بداند. اگر خداى نکرده چیزى در شما هست، صفتى، کارى، عملى که موجب عیب شماست، این را عیب خودش بداند؛ که طبعاً آثارى بر این مترتب است: سعى می‌کند برطرف کند، سعى می‌کند آن را پنهان کند. اینجور نباشد که منتظر بماند تا شما یک لغزشى پیدا کنید، خوشحال بشود از این لغزش. صداقت این نیست.
«و الثّالثة ان لاتغیّره علیک ولایة و لا مال»؛ [سوم اینکه] اگر به یک قدرتى، حکومتى، ریاستى دست پیدا کرد، یا به یک مالى دست پیدا کرد، ثروتمند شد، وضعش با تو عوض نشود، تغییر نکند. بعضى‌ها اینجورى‌اند دیگر؛ با آدم رفیقند، به مجرد اینکه به یک مال و منالى، پولى، زندگى‌اى، چیزى می‌رسند، آدم مى‌بیند اصلاً نمی‌شناسند آدم را. اصلا نمی‌شناسد، کانّه نمی‌شناسد آدم را؛ از این قبیل هم دیده‌ایم آدم‌هایی را. اینجور نباشد. داشتن مال و مقام او را عوض نکند، وضعش را با تو [عوض نکند].
«و الرّابعة ان لا یمنعک شیئا تناله مقدرته»؛ [چهارم اینکه] هر کار از دستش برمى‌آید، از تو دریغ نکند. خدمتى می‌تواند بکند، کمکى، وساطتى، توصیه‌اى، هر کار می‌تواند براى تو بکند و خیرى به تو برساند؛ از این امتناع نکند.
«و الخامسة و هى تجمع هذه الخصال ان لا یسلمک عند النّکبات»؛ [پنجم اینکه] در نکبت‌ها و رویگردانى‌هاى دنیا تو را رها نکند. [اگر] به یک مشکلى دچار شدى، [به یک] بیمارى‌اى دچار شدى، سختى‌اى پیدا کردى؛ انواع و اقسام سختى‌ها دیگر ـ حالا در زمان ما ملاحظه می‌کنید؛ سختى‌هاى سیاسى و سختى‌هاى اقتصادى و حیثیتى و همه چى هست دیگر؛ انواعش را داریم مى‌بینیم، که در گذشته در دوران‌هائى اینها را نمی‌دیدیم، لیکن حالا جلوى چشم ماست؛ امتحان‌ها فراوان است ـ [در] اینطور موارد تو را رها نکند؛ کمک کند.



  • کلمات کلیدی :
  • » داوود صالحی
    »» عنایت دوستان( نظر)

    ویژگیهای دوست واقعی در شرح حدیثی از امام صادق (ع)(دوشنبه 89 دی 20 ساعت 7:34 عصر )

    خبرگزاری فارس: در درس خارج فقه امروز حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، حدیثی از حضرت امام جعفرصادق (ع) بیان و «ویژگی‌های دوست واقعی» با توجه به این حدیث، شرح شد.

    به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، شرح حدیثی از حضرت امام جعفر صادق (ع) توسط مقام معظم رهبری در جلسه درس خارج فقه در تاریخ 20 دی‌ماه 89 (پنجم صفر 1432) بیان شد که به شرح زیر است:

    «الإمامُ الصّادقُ علیه‌السلام: لاتَکونُ الصَّداقَةُ إلّا بِحُدُودِها فَمَن کانَت فیهِ هذهِ الحُدودُ أو شَی‌ءٌ منْها فَانْسِبْهُ اِلى الصَّداقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فیهِ شَىء وإلّا فلا تَنسِبْهُ إلى‌ شَی‌ءٍ مِن الصَّداقَةِ فَأوَّلُها أن تکونَ سَرِیرَتُهُ ‌و عَلانِیَتُهُ ‌لکَ واحِدَةً والثانیةُ أن یَرى‌ زَینَکَ زَینَهُ وشَینَکَ شَینَهُ والثالثةُ أن لا تُغَیِّرَهُ علَیکَ وِلایَةٌ ولا مالٌ والرابعةُ لا یَمنَعُکَ شَیئاً تَنالُهُ مَقدُرَتُهُ والخامسةُ وهی تَجمَعُ‌هذهِ الخِصالَ أن لا یُسلِمَکَ عِندَ النَّکَباتِ.» (شافی، ص 651)
    فى الکافى، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «لا تکون الصّداقة الاّ بحدودها». صداقت (1) مرزهائى دارد که اگر این خطوط اصلى و این مرزها وجود داشت، صداقتى که آثار فراوان شرعى و برادرى شرعى بر آن مترتب است، مترتب خواهد شد؛ والاّ نه. «فمن کانت فیه هذه الحدود او شى‌ء منها فانسبه الى الصّداقة». حالا اگر همه حدود هم نبود، بعضى از این خطوط و مرزها باید باشد تا صداقت صدق کند.
    «و من لم یکن فیه شى‌ء منها فلا تنسبه الى شى‌ء من الصّداقة فأوّلها ان تکون سریرته و علانیته لک واحدة». اول این است که ظاهر و باطنش با تو یکسان باشد. اینجور نباشد که در ظاهر اظهار دوستى کند، [اما] در باطن با تو دشمن باشد؛ یا اینکه دوست نباشد حداقل خیر تو را نخواهد. این اولین شرط صداقت است.
    «و الثّانیة ان یرى زینک زینه و شینک شینه»؛ [دوم اینکه] آنچه را که زینت توست، زینت خود بداند؛ آنچه عیب توست، عیب خود بداند. اگر شما به مقام علمى دست پیدا می‌کنید، یا یک کار برجسته‌اى می‌کنید که زینت براى شماست، این را براى خودش زینت بداند. اگر خداى نکرده چیزى در شما هست، صفتى، کارى، عملى که موجب عیب شماست، این را عیب خودش بداند؛ که طبعاً آثارى بر این مترتب است: سعى می‌کند برطرف کند، سعى می‌کند آن را پنهان کند. اینجور نباشد که منتظر بماند تا شما یک لغزشى پیدا کنید، خوشحال بشود از این لغزش. صداقت این نیست.
    «و الثّالثة ان لاتغیّره علیک ولایة و لا مال»؛ [سوم اینکه] اگر به یک قدرتى، حکومتى، ریاستى دست پیدا کرد، یا به یک مالى دست پیدا کرد، ثروتمند شد، وضعش با تو عوض نشود، تغییر نکند. بعضى‌ها اینجورى‌اند دیگر؛ با آدم رفیقند، به مجرد اینکه به یک مال و منالى، پولى، زندگى‌اى، چیزى می‌رسند، آدم مى‌بیند اصلاً نمی‌شناسند آدم را. اصلا نمی‌شناسد، کانّه نمی‌شناسد آدم را؛ از این قبیل هم دیده‌ایم آدم‌هایی را. اینجور نباشد. داشتن مال و مقام او را عوض نکند، وضعش را با تو [عوض نکند].
    «و الرّابعة ان لا یمنعک شیئا تناله مقدرته»؛ [چهارم اینکه] هر کار از دستش برمى‌آید، از تو دریغ نکند. خدمتى می‌تواند بکند، کمکى، وساطتى، توصیه‌اى، هر کار می‌تواند براى تو بکند و خیرى به تو برساند؛ از این امتناع نکند.
    «و الخامسة و هى تجمع هذه الخصال ان لا یسلمک عند النّکبات»؛ [پنجم اینکه] در نکبت‌ها و رویگردانى‌هاى دنیا تو را رها نکند. [اگر] به یک مشکلى دچار شدى، [به یک] بیمارى‌اى دچار شدى، سختى‌اى پیدا کردى؛ انواع و اقسام سختى‌ها دیگر ـ حالا در زمان ما ملاحظه می‌کنید؛ سختى‌هاى سیاسى و سختى‌هاى اقتصادى و حیثیتى و همه چى هست دیگر؛ انواعش را داریم مى‌بینیم، که در گذشته در دوران‌هائى اینها را نمی‌دیدیم، لیکن حالا جلوى چشم ماست؛ امتحان‌ها فراوان است ـ [در] اینطور موارد تو را رها نکند؛ کمک کند.



  • کلمات کلیدی :
  • » داوود صالحی
    »» عنایت دوستان( نظر)


    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    ساحت عشق
    جمع‏بندی نگاه آقا درباره سوریه و زیرکانه ترین جمله رهبر انقلاب
    کتابی که طلبه ام کرد!
    یادداشتهایی از سفر به سرزمین یار قسمت سوم
    گریه کن سرباز
    یادداشتهایی از سفر به دیار یار
    خاطرات متفاوتی از حضرت آیة الله العظمی بهجت(ره)
    به بهانه ورود حضرت نور به قم
    شرط آیت الله سید کاظم حائری برای دیدار با آقا
    [عناوین آرشیوشده]