....راهی
...حالا گذشته ها گذشتهو رفته ها رفته اندو نام جمهوری کافی ستوگرنه من می دانستمدر فرهنگ ماهمیشه دین بعد از دنیا می آیدگناه هیچ کسی نیستگناه از کسی ست که آمد و گفت : اقراگناه از حسین (ع) بود در میان آن همه کوفهگناه از نهج البلاغه ی علی ستوگرنه من می دانستمکه یاوران علی (ع)همین دیندارانندکه نام دخترانشان دنیاستوگرنه من می دانستماسلام فقط به درد کسانی خواهد خوردکه اسب بازی شان را می خواهندحالا گذشته ها گذشتهو رفته ها رفته اندو پیرمرد ـ چشم و چراغ ما ـحالا فقط به دسته گل مقامات خارجی نگاه می کند با دردگناه از بچه های تخس نبودکه از ریش پدرانشان بالا رفتندگناه از معاویه ها نبودو از طلحه ها و زبیرهاگناه از ابوذر بودو از کسی که در کتاب جغرافیابه اشتباه نوشت: ربذهحالا گذشته ها گذشتهو رفته ها رفته اند...(علیرضا قزوه)
کلمات کلیدی :
» داوود صالحی
»» عنایت دوستان( نظر)
لیست کل یادداشت های وبلاگ